جامعه اسلامی یعنی آن جامعهای، آن تمدنی که در راس آن خدا حکومت میکند، توحید وقتی در جامعه وارد شود، اول کاری که میکند، بنای آن جامعه را با شکلی که متناسب با این عقیده است، انجام میدهد، بنابراین آن کسی که در جامعه اسلامی، حق امر و نهی، حق اجرای اوامر، حق فرمان دادن و معین کردن خط مشی جامعه و خلاصه، حق تحکم در همه خصوصیات زندگی انسانها دارد، تنها خداست.
توحید هم جز جهان بینی اسلام و هم جز ایدئولوژی سازنده زندگی ساز اسلام است. علاوه بر اینها، توحید در هر یک از مقررات فرعی اسلام، خودش را مینمایاند. آن توحیدی که اسلام به آن دعوت میکند، توحیدی است بالاتر از حد پاسخ به یک سوال. توحید که فقط یک امر ذهنی نیست؛ توحید یک امر واقعی و یک نظام و یک دستورالعمل زندگی است. توحید به ما میگوید که با دوستانمان چگونه باشیم، با دشمنانمان چگونه باشیم، در نظام اجتماعی چگونه باشیم و چگونه زندگی کنیم، بعضی بعضی خیال میکنند که اعتقاد به توحید، مربوط به بعد از مرگ است؛ در حالی که اعتقاد به توحید، سازنده این عالم و سازنده زندگی است.
امروز ما به این احتیاج داریم، ملتهای اسلامی به این احتیاج دارند. هرچه ما به سمت توحید و عبودیت الله پیش برویم، شر طواغیت و اندادالله از سر ما بیشتر کم خواهد شد. معنای اجتناب از طواغیت این نیست که دامنت را از آنها دور کن تا آلوده نشوی؛ معنایش این است که یک خطی در مقابل خط توحید و خط عبودیت الهی وجود دارد و آن، خط طاغوت است. کفر به طاغوت، همراه و ملازم با ایمان بالله است؛ این، جهت بعثت انبیاست.
کتاب انقلابی بمانید جلد ۱ صفحه ۶۰