✍️ یادداشت اختصاصی || حجت الاسلام علی قاسملو
نیاید روزی که محبت اهل بیت علیهم صلوات الله از وجودم رخت بربندد. مگر می شود من، روزی، امام حسین را فراموش کنم؟ امکانش هست آیا؟… ظاهرا که امکانش، محال نیست.
بوده اند کسانی از دوستان و آشنایانم؛ که گریه کنه روضه ها و سینه زن هیئت ها بودند.
اما اگر از بعضی از همان ها بپرسی دوست داری اربعین کربلا بروی یا استانبول، می گوید: استانبول. تعداد این افراد زیاد نیست. اما افسوس که همین تعداد، سرمایه ای چون گوهر را از دست داده اند.
ترس منم همین است. که خدای نکرده گوهر از کف بدهم.این ترس، این واهمه؛ اگر امیدی در کنارش نبود، نابودم می کرد. بگذریم…
مثل هر سال کتابی همراه برده بودم. که در ساعات گرم روز و فراغت از پیاده روی مشغول مطالعه اش بشوم. در کربلا بودم که رسیدم به صفحات 186 کتاب.حرف اضافه ای دیگر نمی زنم. فقط مطالب کتاب را در اختیارتان قرار می دهم که بخوانید و بترسید. بترسید و از گوهرتان محافظت کنید.
“ولایت اهل بیت عصمت و طهارت و دوستی خاندان رسالت علیهم السلام و عرفان مقام مقدس آنها، امانت حق است، چنانچه در احادیث شریفه کثیره «امانت» را در آیه تفسیر فرموده اند به ولایت امیر المؤمنین علیه السلام.
و چنانچه غصب ولایت و سلطنت آن حضرت خیانت به امانت است، ترک تبعیت آن بزرگوار از مراتب خیانت است. و در احادیث شریفه وارد است که شیعه کسی است که تبعیت کامل کند و الا مجرد دعوی تشیع بدون تبعیت تشیع نخواهد بود.
بسیاری از خیالات از قبیل اشتهای کاذب است! به مجرد آنکه در قلب خود دوستی از حضرت امیر علیه السلام و اولاد طاهرینش دیدیم، مغرور به این دوستی می شویم و گمان می کنیم با تَرکِ تبعیت این دوستی محفوظ می ماند. چه اطمینان است که اگر انسان مراقبت نکرد و آثار دوستی را ترک کرد، این دوستی باقی بماند؟ ممکن است در آن فشارهای سکرات که از برای غیر مؤمنین و مخلصین می باشد انسان از دهشت و وحشت، علی بن ابی طالب، علیه السلام، را فراموش کند.
در حدیث است که یک طایفه از اهل معصیت در جهنم معذب اند، و اسم رسول اکرم صلّی الله علیه و آله را فراموش کنند، تا بعد از آنکه مدت عذاب سرآید و از قذرات گناه تطهیر و تخلیص شوند، اسم مبارک آن حضرت به یادشان آید به آنها القا شود، پس فریاد آنها به وا محمّدا! صلّی الله علیه و آله، بلند شود و مورد رحمت شوند. ما گمان می کنیم واقعه موت و سکرات آن شبیه به اوضاع این عالم است. عزیزم، تو با یک مرض جزئی تمام علوماتت را فراموش می کنی، پس چه می شود با آن سختیها و فشارها و مصیبتها و وحشتها؟
اگر انسان دوستی کرد و به لوازم دوستی رفتار کرد و متذکر محبوب بود و از او تبعیت کرد، البته آن دوستی با ولیّ مطلق و محبوب مطلق حقّ مورد نظر حق و محبوب حق است، ولی اگر ادعا کرد و عمل نکرد، بلکه مخالفت کرد، ممکن است قبل از رفتن از این عالم و در این تغییرات و تبدیلات و جلوه های گوناگون این دنیا انسان از دوستی آن سرور منصرف شود، بلکه نعوذ بالله دشمن شود با آن حضرت. چنانچه دیدیم اشخاصی را که مدعی دوستی بودند، پس از معاشرات بیجا و اعمال ناهنجار دشمن شدند و عداوت ورزیدند با خدا و رسول صلّی الله علیه و آله و اهل بیتش علیهم السلام.”