عدالت
در قلمرو حیات اجتماعی، چیزی که به عنوان هدف معین شده است، عدالت اجتماعی است… “قسط” با “عدل” فرق میکند. عدل یک معنای عام است. عدل همان معنای والا و برجستهای است که در زندگی شخصی و عمومی و جسم و جان و سنگ و چوب و همه حوادث دنیا وجود دارد یعنی یک موازنه صحیح. عدل این است. یعنی رفتار صحیح؛ موازنه صحیح؛ معتدل بودن و به سمت عیب و خروج از حد نرفتن. این معنای عدل است. لکن قسط آن طور که انسان میفهمد، همین عدل در مناسبات اجتماعی است. یعنی آن چیزی که ما امروز از آن به “عدالت اجتماعی” تعبیر میکنیم. این، غیر از آن عدل به معنای کلی است.
انبیا اگرچه حرکت کل شان به سمت آن عدالت به معنای کلی است”بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَْرْضُ ” آسمانها هم با همان اعتدال و عدالت و میزان بودن سر پا هستند اما آن چیزی که فعلاً برای بشر مسئله است و او تشنه آن است و با کمتر از آن نمیتواند زندگی کند، قسط است. قسط یعنی اینکه عدل، خرد شود و به شکل عدالت اجتماعی درآید و در محیط سیاست داخلی، یکی از چیزهایی که لازم است، عدالت اجتماعی است. بدون تامین عدالت اجتماعی جامعه ما اسلامی نخواهد بود. اگر کسی تصور کند که ممکن است دین الهی و واقعی نه فقط دین اسلام تحقق پیدا کند ولی در آن عدل اجتماعی به معنای صحیح و وسیع آن تحقق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه میکند.
هدف پیامبران
هدف پیامبران، اقامه قسط است:”لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ” اصلاً پیامبران آمدند تا اقامه قسط کنند البته، اقامه قسط یک منزل در راه است و هدف نهایی نیست؛ لیکن آنها که آمدند، کار اولشان این است که اقامه قسط کنند و مردم را از شر ظلم و جور طاغیان و ظالمان نجات دهند.
کتاب انقلابی بمانید صفحه ۴۵