چشمانش را باز کرد. پتو را کنار زد. خنکی، پاهایش را نوازش کرد. سینه اش را از هوای اتاق پر کرد. چند لحظه نگه داشت. بعد آرام آرام هوا را از سینه خالی کرد. دوباره زمزمه کرد: علم ثروت است.
قسمت دوم از مجموعه روایت های زندگی روحانی شهید محمدحسن شریف قنوتی