یک قزّاق قلدر بی‌سواد بی‌معرفت وابسته‌ی فاسد معتاد بدبخت، آمد و خودش و پسرش، پنجاه سال بر این مملکت حکومت کردند. آن آقایان که به اصطلاح، خودشان را «منوّرالفکر» هم می‌دانستند، تا کمر در مقابل آن بی‌سوادهای بی‌معرفت بی‌دین، که واقعاً هیچ چیز نداشتند (یعنی سلسله‌ی پهلوی) خم می‌شدند. حالا گذشتگان گاهی در وجودشان چیزکی از علم و معرفت و فهم و عقلانیت وجود داشت ولی این بیچاره‌ها (این پدر و پسر) به‌کلی از همه چیز تُهی بودند. در مقابل اینها خضوع کردند و تسلیم شدند، اما نظام جمهوری اسلامی را که برمبنای معرفت و علم و تقوا و توجّه به خداست، قبول نمی‌کنند! برای چه؟ به سبب تبلیغاتی که علیه روحانیت شده است.

۱۳۷۲/۱۱/۱۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *