دغدغهها و ناراحتیها، نقطهی آرامشی لازم دارد. این نقطهی آرامش، نماز جمعه است. امام جمعه و خطیب جمعه، باید با بیان خود، با سخن حکیمانه و سنجیده و معرفت صحیح خود، دلها را آرامش بخشد. به مردم تفهیم کند که اینها تبلیغات دشمن است و بسیاری از حرفهای آنها خلاف واقع است.
واقعیات رابیان کند. اینها را آرام و متکی به لطف خدا کند. متوکل علیالله کند؛ و متوکل به قدرت ذاتی و درونی خودشان. بفهماند که دشمن ضعیف است و کید دشمن «فی تضلیل» است. اینها را برای مردم روشن کند. این هم یکی از آثار نمازجمعه.
من در آن سالهای اول انقلاب و روزهایی که تشنج و جنگ روانی دشمن علیه ما در حد اعلی بود، بالعیان مشاهده میکردم یکی از عواملی که دلهای مردم را در مقابل آن جنگ روانی عجیبی که دشمن بهوسیلهی گروهکها و غیرذلک راه انداخته بود آرامش میداد، همین نمازهای جمعه بود؛ نقش ائمهی جمعه بود. لذا، دشمن ائمهی جمعه رانشان گرفت؛ چون میدید اینها چقدر نقش دارند. البته امروز بحمدالله دشمن دیگر آن دست و پا را ندارد. آن روز خیلی قویتر بود.
۱۳۷۱٫۰۶٫۳۱