✍️ اختصاصی // حجت الاسلام علی لرستانی
افرادی با چشم گریان پیش ما آمدند و گفتند شما دستور بدهید، همان حیات روحی را تامین بدهید ببینید چه میشود، اگر کلمه ای صادر شده بود انفجار ظاهر میشد، این اجتماع که برای دیگران خرج دارد برای ما با یک کلمه تهیه میشود، مردم قلبشان متوجه روحانیین است و با اشاره آنها جمعیت انبوهی فراهم میآید، اجتماع عظیمی به وجود میاید.
ما میآییم تهران و از مردم دعوت میکنیم که در غرب تهران اجتماع کنند ، شما هم اعلام کنید که در شرق آن اجتماع نمایند، بروید جای دیگر با همین برنامه تا بفهمید که مردم با ما هستند، پشتیبان ما هستند، من به شاه مملکت نصیحت میکنم.
کتاب نهضت امام خمینی جلد یک صفحه 225
این سخنان در سال 1341 ایراد شده و پس از آن فرا خواندن ها اتفاق افتاد، بارها و بارها و هر دفعه مردم از دفعه قبلش بیشتر اجابت کردند، مردم بیشتر لبیک گفتند، مردم بیشتر جلو آمدند، انقلاب شد با همین فراخوانی و شاه سقوط کرد، گویا فراخوانی تمام شده بود اما ناگهان صدام جنگ را آغاز کرد …
باز مردم فراخوانده شدند، فرمان جهاد صادر شد، مرد و زن از پیر و جوان، کودک و نوجوان ، مسلمان و غیر مسلمان برای حضور در جنگ شتافندند، سلاح کمتر بود، ارتباطات کمتر بود، قدرت کمتر بود اما همان یک کلمه همان فراخوانی، همان جهاد، باز هم باعث انفجار شد انفجاری که هنوز در یاد ها مانده، صدام با پشتیبانی اکثر کشور های جهان به ایران حمله کرد تصور این بود یک هفته ای به تهران میرسد اما این جنگ 8 سال طول کشید ، پایش هرگز به تهران نرسید و در اخر به پیروزی نرسید
اینها را گفتم تا پیشینه مان را به یاد آوریم، 62 سال از این سخنرانی امام خمینی گذشته است، چیزی تغییر نکرده جز اینکه الان سلاح داریم،موشک داریم، ارتباط داریم ؛ چاره همان یک کلمه است .
همان موقعیت را امروز اسرائیل دارد، همان هشدار را از زبان خمینی زمانه به اسرائیل میدهیم ، این روند را ادامه ندهید، نگذارید باز فراخوان داده شود ، نگذارید بازهم آن یک کلمه گفته شود، نگذارید تاریخ باز هم تکرار شود، البته این بار تاریخ تکرار نمیشود بلکه تاریخ عوض میشود و از آن خواهند نوشت :
( روزی که اسرائیل از روی کره خاکی محو شد )