سطحینگری؛ نتیجهی نبود ارتباط میان رویدادهای تاریخ
عدم ترسیم ارتباط بین مسائل و رویدادها، عامل موثر در نبود ژرفنگری است.
این میتواند جواب سوالِ «سطحی نگری نسبت به اتفاقات چرا به وجود میآید؟» باشد.
افزون بر اینکه، مرتبط ندانستن رویدادهای تاریخ نسبت به هم، ممکن است تعمدی و با غرضِ غیرعقلانی باشد و یا ممکن است فرد سطحی نگر توانایی فهم شبکهی این ارتباطات را نداشته باشد…
در هر صورت نتیجه یکیست: سطحی نگری
حکیم و پیر خرد ما که خدای متعال عمر طولانی و پربرکت به او عطا کند از جوان ایرانی میخواهند که نسبت به مسائل عمق پیدا کند.
راه عمیق شدن را هم با مثالی از رویدادهای پرافتخار و قدرتنمایانهی این مرز و بوم بیان میکنند.
۱۳ آبان سال ۱۳۵۸.
روز مبارکی که لانهی جاسوسی آمریکا تسخیر شد.
اما ایشان قبل از این اتفاق، حادثهای دیگر را تشریح میکنند.
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲.
آمریکاییها، دولت انتخابشده به وسیلهی مردم را که نمیخواست در اختیار انگلیس و استعمار خارجی قرار بگیرد، با انواع و اقسام حیلهها ساقط کرده و از بین بردند.
بعد از ۴۰ سال مشقت، که دولتی ملی به ریاست مصدق بر سرکار آمده بود؛ با براندازی مصدق، آمریکاییها، ضربهی سختی به ملّت ایران زدند.
این قضیه، موجب شناخت ملت ایران از آمریکاییها شد…
انقلاب که شد، اوّلین مخالفت با انقلاب را آمریکاییها کردند. در سنای آمریکا، مصوّبهای علیه ملّت ایران و علیه انقلاب تصویب کردند. شاه را به عنوان اینکه برای معالجه رفته، در یک بیمارستان ساکن کردند.
مردم این را فهمیدند. عصبانی شدند و در خیابانها علیه آمریکا تظاهرات کردند.
مردم حس کردند که قرار است قضیّهی ۲۸ مرداد تکرار بشود.
حس کردند که این بُردنِ شاه به آمریکا، مقدّمهی آوردنِ دوبارهی او به ایران است.
واکنش مردم و دانشجویان در انقلاب
بخشی از این تظاهرات هم حرکت دانشجوها بود. دانشجوها وارد سفارت شدند و سفارت را تصرّف کردند.
قصد دانشجویان به ماندن در سفارت نبود. فقط میخواستند در رسانهها منتشر بشود که ملت ایران چقدر عصبانی هستند. اما با مشاهدهی اسناد براندازی جمهوری اسلامی، تصمیم بر تسخیر لانهی جاسوسی گرفته شد.
وقتی یک پژوهشگر تاریخ حلقههای نیمه پنهان اتفاقات را نفهمد یا نخواهد که بفهمد نتیجه این میشود که حرکت عظیم یک ملت به نادانی و حرکت از روی احساس تعبیر میشود. همانگونه که دشمنی ما با آمریکا را، به دلیل شعار “مرگ بر آمریکا” و یا تسخیر سفارت آن، تحلیل میکند.
مطلوب دشمنان ملت، این است که جوان حوادث را بدون سلسله بفهمد. مثل کسی که یک سریال تلویزیونی را از نصف آن تماشا کند. در این صورت نباید انتظار فهم ماجرای سریال را از او داشت.
اتفاقات تاریخی مثل حلقههای زنجیر به هم وصل اند. برای اینکه به عمق این اتفاقات دسترسی پیدا کنیم، این حلقههای زنجیر را هم باید در نظر بگیریم.
لذا آن پیر خرد، میفرماید “بعضی ها تاریخ را وارونه مینویسند”…” این ساده لوحی است که کسی خیال کند که چون یک ملتی شعار میدهد ‘مرگ بر آمریکا’ بنابراین آن دشمن هم مثلا اینجور دشمنی میکند؛ نه،… مسئله، مسئلهی اختلاف ذاتی است؛ مسئله، مسئلهی تقابل دو جریان است
یادداشت اختصاصی