غفلت جبران ناپذیر
با بی طرف ماندن روحانیت در مسائل چالشی اساسی، موجب نمی شود که دشمنِ روحانیت و دشمنِ دین هم بی طرف و ساکت بماند
با بی طرف ماندن روحانیت در مسائل چالشی اساسی، موجب نمی شود که دشمنِ روحانیت و دشمنِ دین هم بی طرف و ساکت بماند
ک شأن دیگر هم برای علمای دین وجود دارد که همان شأنِ زبان است: « قِوَامُ اَلدِّينِ بِأَرْبَعَةٍ بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُسْتَعْمِلٍ لَهُ»
نغمهی شوم جدایی دین از سیاست، ساخته ی دشمنان پلیدی است که از اسلامِ زنده و در صحنه، سیلی خورده و با این ترفند خواسته اند
لعنت خدا بر کسانی که کوشش کردند تا دین را از اساسی ترین اصول آن، یعنی صحنه های واقعی زندگی و صحنه ی سیاست مخصوص به همین کارهای فردی کنند.
ما محصور شده بودیم در یک کتاب ها و در یک عقاید خاصی. کتاب ها از حیث تعلیم و تعلّم غالباً از طهارت و تجارت و صلاة تجاوز نمی کرد.
آن قدر راجع به این معنا که «آخوند را به سیاست چه؟» ترویج کرده بودند که علما هم بسیاری از آنها باور کرده بودند
امام بزرگوار ما که یکی از هوشیارترین انسان های زمان خود بود به هر مناسبتی، موضوع تفکیک ناپذیری دین از سیاست را تکرار می کردند.
در قضیه ی مشروطیت اگر علما نبودند، چیزی به نام مشروطه و با مضمون مشروطه در این کشور امکان نداشت تحقق پیدا کند.
بالاخره باید از طرق عادی و با زبان انسان ها کارها انجام می گرفت، بنابراین از سازمانی استفاده می کردند که امروز نام آن روحانیت است.
تقصیر بی اعتنایی به جریان سیاسی کشور و جریان کلّی مردم مسلمان است که بخصوص از دوره های متوسط به بعد پیدا شده است.
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری