من کوچکتر از آنم که بخواهم
از راه و روش و مسلکت حرف بزنم
یا چیزی از منش و اندیشه ات را سرمشق خودم قرار بدهم
تو کجا و من کجا؟!
من به سخنرانی هایت فکر میکنم
به لحن حرف زدنت
به زبان بدنِ بی نظیرت
تو در دیالکتیک ترین لحظه ی سخنرانی ات، یک بشکن میزدی و خانه ی عنکبوت میلرزید
من دلم تنگ میشود برای آن «رِ»ی که درست تلفظ نمیشد
برای آن جابهجا کردن کردن عینک
برای آن دستهای گوشتی
بیش از چهل روز است که تو را ندارم
من به دنیای بعد از تو هیچ وقت فکر نکرده بودم
منم و پریشانی و تنهایی
خدا صبور کند در مصیبتت مارا
سیدحسن نصرالله