بسم الله الرّحمن الرّحیم
خلاصه بیانات در دیدار شاعران
6 فروردین1402
پیشرفت شعر در ایران
شعر بحمدالله در کشور ما رو به پیشرفت و رو به اوج است، به معنای واقعی کلمه، نه فقط به معنای کمّیّت؛ این را باید قدر دانست و باید دنبال کرد. من چند نکته عرض میکنم.
شعر به عنوان رسانه
یکی اینکه شعر «رسانه» است. امروز در دنیا چالشها و درگیریها چالشهای رسانهای است. بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند اینها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانهها هستند که تأثیر میگذارند؛ هر کس رسانهی قویتر داشته باشد، در اهدافی که دارد ــ هر هدفی ــ موفّقتر خواهد بود. بنابراین، تکلیف شعر و شعرا معلوم شد. میراث شعری ما ایرانیها در دنیا کمنظیر است. بنابراین، ما با این میراث ادبی و شعری، سلاحِ رسانهایِ شعریمان قدرتمند و قوی و اثرگذار و نافذ است.
شرایط اثرگذاری شعر
نکتهی بعدی این است که این اثرگذاری شرط دارد؛ شرطش این است که شعر، به معنای واقعی کلمه هنر باشد، هنری ساخته شده باشد مثلاً شعر حافظ که در واقع در اوج شعر هنری ما است، روی گوته اثر میگذارد، روی اقبال اثر میگذارد، روی کسانی که فارسی را بلد نیستند اثر میگذارد.
عناصر شعر هنری
خب حالا اگر بخواهیم شعر هنری باشد، روی چه چیزی بیشتر باید تکیه کنیم؟ معلوم است: روی جسم و روح، روی لفظ و مضمون. با الفاظ سست، با الفاظ نه چندان محکم و استوار و پُرمعنا، نمیشود اثر هنری ساخت. وانگهی مضمون؛ مضمون، هم از موضوع برمیخیزد، هم از کیفیّت بیان موضوع برمیخیزد. شما ببینید خیلی از موضوعاتی که در اشعار هندیگوهایی مثل صائب یا کلیم وجود دارد، در اشعار دیگران هم هست، منتها کیفیّت بیان اینها جوری است که مرتبهی شعر را بالا میبرد. بنابراین، هم مضمونیابی و هم لفظ استوار ــ این دو عنصر ــ لازمند.
پیام شعر و اهمیت آن
یک نکتهی دیگر در مورد پیام است؛ ما چه پیامی میخواهیم به مخاطبمان بدهیم؟ آنچه مورد نظر است که میتواند پیام خوبی باشد، پیام دین است، پیام اخلاق است، پیام تمدّن است، برای ما ایرانیها پیام ایرانیگری ما است. اینها همه چیزهایی است که قابل انتقال است؛ اینها را بایستی در پیام شعر بیاوریم. اکنون یکی از مایههای اعتبار ملّت ایران ایستادگی شجاعانهی او در مقابل ظلم، در مقابل زورگویی و زیادهطلبی در دنیا است. خب این مسئلهی خیلی مهمّی است، این در دنیا خیلی مطلوب است. خود من در پاکستان یک سخنرانی در مقابل چند هزار نفر کردم، رئیسجمهورشان هم نشسته بود؛ این جلسه واقعاً جلسهای بود که مثل نبضی که تپش دارد و حرکت میکند، همینطور داشت حرکت میکرد! این به خاطر مطلب است، وقتی که استقامت ملّت ایران و ایستادگی ملّت ایران بیان میشود.
جلسهی سالانهی شعر
این جلسهی سالانهی ما جلسهی بسیار خوبی است، جلسهی بابرکتی است. آنچه در ذهن من هست این است که این جلسه زینتی نباشد؛ ما حالا نمیخواهیم بگوییم در جمهوری اسلامی مثلاً یک جلسهی شعری در این سطح تشکیل میشود! مسئله این نیست؛ میخواهیم این جلسه امتداد داشته باشد؛ یعنی کمک کند به مقاصدی که در زمینهی شعر وجود دارد، پیگیری بشود و حلقههای شعری، انجمنهای شعری، محافل شعری تشکیل بشود و این مطالبی که حالا به یک نحوی در این جلسه مطرح میشود ـ چه شما در شعرتان مطرح میکنید، چه بنده در عرایضم مطرح میکنم ـ امتداد پیدا کند.
توصیههایی برای ترجمهی شعر
چند توصیه، یکی مسئلهی ترجمه است؛ ما از لحاظ ترجمه ضعیفیم. ما از شعرای خودمان در کشورهای عربی، در کشورهای غیر عربی، ظاهراً اثری نمیبینیم. بنابراین، ما باید یک نهضت ترجمهی شعر درست کنیم. ترجمهی شعر هم با ترجمهی نثر فرق دارد؛ چون میدانید شعر معمولاً با شعر ترجمه نمیشود، با نثر ترجمه میشود. ترجمهی شعر را نمیشود با شعر ساخت؛ باید با نثر ساخت، منتها نثر شاعرانه، نثر گویا، نثر قوی. چه کسی میتواند این کار را بکند؟ کسی که به هر دو زبان مسلّط باشد و به نظر من، زبان مقصد مورد ترجمه زبان مادری او باشد؛ اینجوری باید باشد. به نظر من این کار مهمّی است، کار دولت هم هست؛ یعنی این کار، کار آحاد مردم نیست، کار سختی است.
ورود شعر به کتابهای درسی
یک توصیهی دیگر، ورود شعر به کتابهای درسی است که این مربوط به وزارت آموزش و پرورش است. کودک باید از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی، با شعر اُنس بگیرد؛ شعر بخش مهمّی از تمدّن ما و فرهنگ ما و معارف ما است؛ خیلی از معارف ما در شعر بیان شده.
تحریک حافظهی ادبی و خلاقیت
یک نکتهی دیگری تحریک حافظهی ادبی مردم و خلّاق کردن ذهن مردم و جوانان است. حافظهی ادبی مردم ما ضعیف است؛ یعنی در جاهای مناسب، شعرهایی که باید به تناسب یادشان بیاید، یادشان نمیآید؛ یعنی نمیدانند. گاهی شعرهایی میخوانند، غلط میخوانند، که گاهی در تلویزیون هم ما میشنویم؛ پای تلویزیون نشستهایم، مجری یک شعر غلط میخواند که اعصاب انسان خُرد میشود. این راه دارد؛ باید راهش را پیدا کنند و جوری بشود که مردم با شعر اُنس پیدا کنند، آشنا بشوند.
مطالعهی آثار برجستهی شعری
یک توصیهی من به شعرای عزیزمان، بخصوص جوانها، مطالعهی آثار شعری و برجستگیهایی است که در شعرها وجود دارد. ما شعرای زیادی داریم که واقعاً شعرهای برجستهای دارند یعنی واقعاً انسان متحیّر میشود که این شعر چقدر زیبا و پُرنکته و خوشلفظ و پُرمعنا است. اینها را بخوانند. دُور همین صحن قدیم قم ــ بهاصطلاح، صحن کهنهی قم یا صحن کوچک قم ــ یک کتیبهای هست، اسمش «کتیبهی معجزیّه» است؛ هر بیتِ این قصیده مادّهتاریخِ ساختِ این صحن است. اسمش را هم میگویند «قصیدهی معجزیّه»؛ یعنی واقعاً مثل معجزه میماند. خب اینها را ببینند شاعرهای جوان ما.
پاسداشت زبان فارسی
یک مسئله، مسئلهی پاسداشت زبان فارسی است. به نظر من زبان فارسی کاملاً دارد مظلوم واقع میشود. زبان فارسی زبان کششداری است، جزو زبانهایی است که میتواند توسعه پیدا کند، چون زبان ترکیبی است و ترکیبهای زیبا دارد که انسان برای بیانِ هیچ معنایی گیر نمیکند. معنای دقیق علمی، معنای دقیق روحی و هر مفهوم دقیق و ظریفی را با زبان فارسی میشود بیان کرد.
**شادم که از رقیبان، دامنکشان گذشتی
گو مشتِ خاکِ ما هم بر باد رفته باشد**
ضرورت پاسداشت زبان فارسی و مقابله با هجوم زبانهای بیگانه
خب این «دامنکشان گذشتی» را به عربی چگونه معنا کنیم؟ نمیشود ترجمه کرد، اصلاً قابل ترجمه نیست، اما این شاعر یک مفهوم لطیف، ظریف و مهمی را با همین کلمهی «دامنکشان» در این شعر آورده؛ یعنی چنین چیزهایی در زبان فارسی وجود دارد. ما از زبان فارسی غفلت میکنیم. اکنون متأسفانه هجوم زبانهای بیگانه هم زیاد شده؛ هجوم زبانهای اروپایی، غربی و بهخصوص انگلیسی زیاد شده، همینطور بیدریغ مصرف میشوند. ما «هلیکوپتر» را تبدیل کردیم به «بالگرد»؛ هم قشنگتر از «هلیکوپتر» است، هم آسانتر از «هلیکوپتر» است، هم ایرانی است. من در نوشتهی آقای فیض یک کلمهای دیدم که خیلی خوشم آمد به جای «فضای مجازی» [گفته] «رایانهسپهر». عجیب هم به نظر نیاید؛ یک مقداری که انسان عادت بکند، میبیند خیلی هم قشنگ است. به نظر من این کار هم باید انجام بگیرد و امیدواریم که دوستان بتوانند اینها را دنبال کنند؛ یعنی واقعاً نگذارند حجم لغات فرنگی در داخل زبان فارسی، بیش از این بشود؛ یک مقداری از این کم کنند و به زبان فارسی یک خلوصی بدهند تا یک زبان ناب فارسی باشد انشاءالله.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته