بسم الله الرّحمن الرّحیم
خلاصه بیانات در نخستین دیدار هیئت دولت چهاردهم
6 شهریور 1403
تمجید و تکریم ایّام اربعین
اوّلاً ایّام اربعین را با همهی وجود، با همهی دل، تمجید و تکریم میکنیم و حرکتِ اربعینیِ مردم را، با استمداد از لطف خدای متعال، شکرگزاری میکنیم.
تبریک هفتهی دولت و گرامیداشت شهیدان
هفتهی دولت را به شما برادران و خواهران عزیز تبریک میگوییم و امیدواریم که انشاءالله این هفته برای همهی سالهای طولانیِ مسئولیّتِ شما هفتهی امید و مژده و گزارشهای شادیبخش باشد. یاد شهیدان عزیز، شهید رجائی و شهید باهنر را گرامی میداریم که این هفته به نام این دو بزرگوار «هفتهی دولت» نامیده شده و رمز ویژهای در این نامگذاری وجود دارد و آن، این است که دولت، دولتِ گرامیدارندهی شهدا و گرامیدارندهی راه شهدا است.
گرامیداشت رئیسجمهور فقید، آقای رئیسی
یاد شهید عزیزمان، رئیسجمهور فقید، آقای رئیسی را گرامی میداریم و برای ایشان این نامِ نیکِ برجستهای را که خدای متعال به او داد، دائمی و پایدار میطلبیم از خدای متعال. خدا را شکرگزاریم که بحمدالله دولت با همّت رئیسجمهور محترم و با کمک ارزندهی مجلس شکل گرفت؛ این خیلی نعمت بزرگی است. این را خدا لطف کرد به شما و به ما و به کشور که بحمدالله همهی وزرا از مجلس، با اعتماد مجلس به آنها، بسلامتی بیرون آمدند. کسانی که در این انتخابات و تشکیل این دولت ــ بعد از آن حادثهی سنگین و تلخ ــ مؤثّر بودند، همه پیش خدای متعال مأجورند.
تلاش رئیسجمهور و انتخاب وزرا
آقای رئیسجمهور هم در این زمینه برای انتخاب وزیرانی که باید با ایشان همکاری کنند، خیلی پُرکار و باتلاش وارد شدند؛ با بنده هم مشورت کردند و من تعدادی از افرادی که میشناختم یا صلاحیّت آنها از طرق مورد وثوق به ما رسیده بود، اینها را تأیید کردم، بعضیها را هم تأکید کردم؛ تعداد بیشتری را هم نمیشناختم، گفتم نظری نسبت به آنها ندارم. خب بحمدالله ایشان توانستند انتخاب را انجام بدهند و مجلس را هم قانع کنند و این موفّقیّت بزرگی بود و خدا را سپاس میگوییم.
حمایت از وزرا و مسئولین کشور
امروز همهی این وزرای محترم و شما برادران و خواهران عزیزی که مورد اعتماد رئیسجمهور و مجلس قرار گرفتید، مقامات عالیرتبهی این کشورید؛ وظیفهی همهی ما است که از شماها حمایت کنیم، کمکتان کنیم.
شکرگزاری و اهمیت مسئولیت
چند نکته را من یادداشت کردهام که عرض میکنم. نکتهی اوّل مسئلهی شکر خدا است. شما امروز در جایگاهی قرار گرفتهاید که میتوانید در پیشرفت کشور و در ادارهی امور کشور مؤثّر باشید؛ این نعمت الهی است. خیلیها دوست دارند خدمت کنند، فرصت برایشان پیش نمیآید. خدا به شما این فرصت را داده؛ این مسئولیّت را امانت خدا و امانت مردم بدانید و از این مسئولیّت و مأموریّت بزرگ پاسداری کنید.
البتّه این چهار سال بخشی از عمر انسان است که به سرعت برق و باد میگذرد. لکن در همین مهلت زودگذر کارهای بزرگ میتوان کرد. امیرکبیر سه سال در کشور حکومت کرد، کارهای بزرگی را بنیانگذاری کرد. خود آقای رئیسیِ عزیزِ ما سه سال حکومت کرد و ریاست کرد، کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی کارها را پایهگذاری کرد که انشاءالله ثمرهاش را بعدها کشور خواهد دید. در این چهار سال، با سلامتی و عافیت انشاءالله کارهای بزرگی را میتوانید انجام بدهید.
شناخت داشتهها و ظرفیتها
نکتهی دوّم این است که یکی از شرایطِ کارآمدیِ کارگزارانِ دولت این است که داشتههای خودشان را بشناسند، استعدادها و ظرفیّتهای قابلِ به فعلیّت رسیدن را بشناسند. بنده در این سالهای طولانی با مسئولینی برخورد کردهام که ظرفیّتها را نمیشناختند؛ نیروی انسانی کشور را نمیشناختند، نیروهای طبیعی کشور را نمیشناختند. این نشناختن عیب بزرگی است. مثالهای گوناگون دیگری هم در ذهنم هست که لزومی ندارد بگویم. ثروتهای فعلیمان هم زیاد است، ظرفیّتهایمان هم چندین برابر آن چیزی است که بالفعل دارا هستیم.
ما چند نوع داشته و ظرفیّت داریم؛ یکی ظرفیّتهای طبیعی است. از لحاظ منابع زیرزمینی، ظرفیّتهای زیادی داریم؛ موقعیّت جغرافیایی منحصربهفردی در این منطقه داریم. ما از لحاظ زمینی، سرِ چهارراهِ شرق و غرب و شمال و جنوب قرار داریم؛ این موقعیّت بسیار مهمّی است. از لحاظ اقلیمی، تنوّع اقلیمی یک فرصت بسیار بزرگی است که ما داریم. از لحاظ سواحل طولانی دریای آزاد، ما این فرصت را داریم. همین منطقهی مَکران یک فرصت بزرگی است. اینها فرصتهای طبیعی است.
ظرفیتهای انسانی و علمی کشور
یک نوع فرصتها، ظرفیتهای انسانی است. ما در این کشور میلیونها جوان تحصیلکرده داریم که تشنهی کار کردن هستند؛ جوانان تحصیلکرده، استعدادهای درخشان، تواناییهای علمی، ظرفیت نابغهسازی. وقتی به دانشمندانی چون خواجهنصیر، ابنسینا، محمّدبنزکریای رازی و ملّاصدرا نگاه میکنیم، متوجه میشویم که سقف پرواز فکری و علمی ما بسیار بالاست و میتوانیم به آن جاها برسیم. ما توانایی نابغهسازی داریم و اینها ظرفیتهای انسانی و داشتههای انسانی ما هستند.
اهمیت ایمان و ظرفیتهای سیاسی کشور
ایمان مردممان جزو ظرفیتها است؛ این ایمانی که مردم دارند ــ ایمان مذهبی و ایمان سیاسی ــ بسیار باارزش است. ظرفیتهای دیگر کشور عبارتند از ظرفیتهای سیاسی، مثل عمق راهبردی ما. روزگاری ایران را با قالی و نفت میشناختند، امروز ایران را با علم، پیشرفت نظامی، قدرت منطقهای و عمق راهبردی میشناسند؛ توانایی تأثیرگذاری روی کشورهای دنیا و منطقه بسیار مهم است و این هم از فرصتهای ما است. یکی دیگر از ارزندهترین فرصتها، تجربهها است؛ باید قدر این تجربهها را بدانیم.
ارزش تجربهها و انتخاب همکاران
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) استفادهی از تجربهها و حفظ کردن تجربهها را نشانهی خردمندی میدانند. تجربهای که بتواند به شما درس بدهد و راه را جلوی پای شما بگذارد، بسیار ارزشمند است. دولتهای گوناگون آمدند و کارهایی کردند که برای ما تجربه شد و میتوان از آنها استفاده کرد.
توصیه به انتخاب همکاران
نکتهی بعدی، انتخاب همکار است. توصیهی من این است که از همکارانی با این خصوصیات بیشتر استفاده کنید: جوان، مؤمن، انقلابی، متعهّد، پُرانگیزه؛ اینها هستند که میتوانند به شما کمک کنند. ما در بخشهای مختلف علمی و تحقیقاتی که جزو گرههای بزرگ علمی و تحقیقاتی در دنیا بوده، از این جوانها استفاده کردیم و پیش رفتیم. شما وقتی جوانها را در ردههای گوناگون مدیریّتی از پایین آوردید، یک نسلی از مدیران پُرانگیزه برای فردا تربیت میکنید؛ اینها تجربه پیدا میکنند و برای فردا یک نسلِ برجستهی مدیرِ پُرانگیزهای تولید کردهاید که بسیار ارزشمند است. مرحوم شهید رئیسی در این زمینه توفیقات خوبی داشتند؛ انشاءالله که توفیقات شما چند برابر ایشان باشد.
اهمیت کارشناسی و مشورت صحیح
نکتهی چهارم دربارهی مسئلهی کارشناسی است. بنده به این قضیّهی رجوع به کارشناس عقیدهی راسخ دارم؛ معتقدم که دولتها وقتی کار کارشناسی میکنند، حکمرانیشان خردمندانه و اندیشهورزانه خواهد بود، نه حکمرانی محفلی و رفاقتی و توصیهای. من تأیید میکنم و بر کار کارشناسی تأکید میکنم، منتها یک نکتهای در انتخاب کارشناس وجود دارد: گاهی اوقات، در مواردی، تهنشینهای ذهنیِ غلطِ یک کارشناس با ادبیّات کارشناسی به میدان میآید و مشکل ایجاد میکند. نظرات غلط حاکم بر ذهن کارشناس یا خصوصیّات اخلاقی او را به شما تحمیل میکند.
توصیههای امیرالمؤمنین دربارهی مشورت
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) توصیه دارند: «لا تُدخِلَنَّ فی مَشوِرَتِکَ بَخیلاً … وَ لا جَباناً»؛ با بخیل مشورت نکنید، چرا که اگر بخواهید کمکی به کسی بکنید، این بخیل جلویت را میگیرد. از آدم بزدل نظر کارشناسی نگیرید؛ زیرا هر کار بزرگی بخواهید انجام دهید، شما را میترساند. «وَ لا حَریصاً»؛ با آدم حریص مشورت نکنید، چون آدم حریص، حرص خود را به شما منتقل میکند. خصوصیّات یک کسی که طرف مشورت ما است، میتواند در رأی مشورتی او اثر بگذارد و مشکل ایجاد کند. بنابراین، از کارشناسی استفاده کنید که مؤمن، صادق و معتقد به توانمندی داخلی و ملّی کشور باشد و سرمایههای ملّی را بشناسد. از کارشناسهایی که دنبال نسخههای نسخشدهی خارجیاند، استفاده نکنید. مراقب باشید که کارشناس به این شکل نباشد.
اهمیت حضور در بین مردم
نکتهی بعدی دربارهی حضور در بین مردم است. اگر سفر استانی کردید و گفتند این پوپولیستی است، عوامگرا و مانند اینها، این حرفها را اعتنا نکنید. اطّلاع از متن زندگی مردم با کارتابل و گزارش کتبی امکانپذیر نیست؛ باید بروید ببینید و از خود مردم بشنوید. بروید بین مردم؛ با مردم گرم بگیرید، صحبت کنید. بروید ببینید، از آنها بشنوید و بر اساس این اطلاعات تصمیم بگیرید.
تأمین عدالت و پیوست عدالت
نکتهی بعدی در باب عدالت است. خب «عدالت» در کلمات همهی ماها تکرار میشود. بنده نمیخواهم راجع به لزوم عدالت بحث کنم؛ این جزو بیّنات نظام و بیّنات نظام اسلامی و بیّنات انقلاب است؛ بحث سر این است که عدالت را چگونه تأمین کنیم؟ راهکار چیست؟ من چند سال قبل از این، «پیوست عدالت» را مطرح کردم؛ گفتم شما هر قانونی تصویب میکنید، هر تصمیمی میخواهید بگیرید ــ تصمیم مهم، قانون مهم ــ یک پیوست عدالت برایش تهیّه کنید.
مرحوم آقای رئیسی یک مقداری هم در این قضیّه پیش رفت؛ میخواهم این توصیه را به شما بکنم: پیوست عدالت یک ترتیب اداری یا یک فرم تشریفاتی نیست، یک امر واقعی است؛ یعنی مراکزی مثل سازمان برنامه که برنامه را تنظیم میکنند، تصمیمها را میسازند، قانونها را آماده میکنند بایستی یک مراقبتی کنند و ببینند تأثیر این قانون، تأثیر این برنامه در شکاف اجتماعی چقدر است، فاصلهی طبقاتی را کم میکند یا زیاد میکند؛ این را مراقبت کنند و اگر دیدند این برنامه موجب میشود که فاصلهی طبقاتی زیاد بشود، برنامه را حذف کنند؛ «پیوست عدالت» یعنی این، نه اینکه ما یک کاغذی پیوست کنیم به قانونمان که یک شرایطی بگذاریم؛ نه، در خود قانون باشد.
این کار آسانی نیست، یک کار سختی است. بنده اطّلاع پیدا کردم که یک تعدادی جوان دانشگاهی فاضل و مطّلع یک نرمافزاری برای این کار تهیّه کردند که حالا اگر خواستید، مراجعه کنید. به هر حال، مسئلهی عدالت مسئلهای است که با زبان و با خواهش و با درخواست و با تکرار و با تهدید و مانند اینها عملی نمیشود. عدالت اجرا میخواهد، انگیزه میخواهد، ورود در میدان میخواهد. خوشبختانه انگیزهاش وجود دارد؛ راهش را پیدا کنید؛ جوری عمل بشود که هیچ مدیری و هیچ مسئولی نتواند تخلّف کند از آن راهی که به عدالت منتهی میشود.
رعایت اولویّتها
نکتهی بعدی: رعایت اولویّتها. ما وقت کمی داریم، پول کمی هم داریم، کار زیادی هم داریم؛ ببینید اولویّتها چیست. بعضی از اولویّتها مربوط به مسائل فوری است، باید اینها را داخل جامعه به یک شکلی به صورت مناسبی حل کرد؛ مسئلهی گرانی، تورّم و امثال اینها. بعضی از مسائل، مسائل زیرساختی است؛ اگر چنانچه امروز نکردیم، ده سال دیگر باید شروع کنیم. مثلاً من اشاره کردم به موقعیّت جغرافیایی؛ الان دولت طرحهایی دارد در زمینهی مسیر «شمال ـ جنوب» و «شرق و غرب» که البتّه «شمال ـ جنوب» مهمتر است. این یک اولویّت زیرساختی است؛ نمیشود از این صرفنظر کرد.
مسئلهی امنّیت غذایی جزو اولویّتهای مهم است. به مناسبت امنّیت غذایی، مسئلهی خودکفایی در گندم خیلی مهم است، مسئلهی نوع استفادهی از آب در کشاورزی خیلی مهم است. اینها را باید ما دنبال کنیم، اینها کارهای زیرساختی است، اولویّتهای ما اینها است. از این قبیل، توسعهی مسئلهی نفت است: هم در بخشهای بالادستی نفت، مثل این چاهها و این شیوههای جدیدی که برای استخراج نفت در دنیا امروز مطرح است و ما در این زمینهها عقبیم، هم در زمینههای پاییندستی، مثل پالایشگاه، مثل رسیدن به محصول نهایی. امروز محصول نهایی ما در نفت مثلاً بنزین یا گازوئیل است، در حالی که محصول نهایی اینها نیست؛ چیزهای دیگری هم آنطور که گفته میشود وجود دارد که میتوانیم به آنها برسیم.
اهمیت حکمرانی قانونمند در فضای مجازی
نکتهی بعدی که من یادداشت کردهام ــ که نکتهی هشتم میشود ــ دربارهی فضای مجازی است. فضای مجازی دیگر امروز مجازی نیست، بلکه یک واقعیّتی است در زندگی مردم که روزبهروز هم پیش میرود. آنچه مهم است این است که در فضای مجازی، حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد. حکمرانی بر اساس قانون؛ اگر قانونی ندارید، قانون را به وجود بیاورید و بر اساس آن قانون، زمام کار را به دست بگیرید. همهی دنیا این کار را میکنند؛ نقض حکمرانی قابل قبول نیست. فضای مجازی در کشور باید قانونمند شود؛ آنوقت یک فرصت خواهد شد. اگر ما توانستیم در فضای مجازی حکمرانی قانونمند داشته باشیم، فضای مجازی برای کشور یک فرصت میشود، وگرنه ممکن است تهدید بشود.
اهمیت هوش مصنوعی و لایههای عمیق فناوری
به این مناسبت، مسئلهی هوش مصنوعی را مطرح کنم. انسان متحیّر میشود از شتابی که این فناوری عجیب در دنیا پیدا کرده و پیش میرود. دستگاههای مختلف ما ــ نظامی و غیرنظامی ــ از هوش مصنوعی استفاده میکنند، بهرهبرداری میکنند، اما این ما را فریب ندهد. در مسئلهی هوش مصنوعی، بهرهبردار بودن امتیاز نیست؛ این فناوری لایههای عمیقی دارد که باید بر آن لایهها مسلّط شد؛ آن لایهها دست دیگران است.
اگر شما نتوانید لایههای عمیق و متنوّع این فناوری هوش مصنوعی را تأمین کنید، فردا اینها یک ایستگاهی مثل آژانس اتمی درست میکنند برای هوش مصنوعی ــ که الان دارند مقدّماتش را فراهم میکنند ــ که اگر به آن ایستگاه رسیدید، باید اجازه بگیرید که در فلان بخش از هوش مصنوعی استفاده کنید، در فلان بخش دیگر حق ندارید استفاده کنید! خودتان باید به فناوریهای عمیق و ژرف این مسئله برسید و لایههای زیرساختی هوش مصنوعی را در کشور دنبال کنید. آن کسانی که مسئول این مسائل هستند انشاءالله اینها را دنبال کنند. در زمان دولت سیزدهم یک سازمانی تشکیل شد به نام «سازمان ملّی هوش مصنوعی»، زیر نظر رئیسجمهور؛ اگر همان سازمان زیر نظر خود آقای رئیسجمهور ادامهی کار بدهد، امید فراوانی وجود دارد که انشاءالله این کار به خوبی پیش برود.
اهمیت تولید در اقتصاد
نکتهی بعدی در باب اقتصاد است. آن چیزی که کارشناسهای متعدّد و مورد اعتمادی در باب مسئلهی اقتصاد به ما میگویند این است که کلید مشکلات اقتصادی کشور در تولید است؛ اگر ما بتوانیم تولید را پیش ببریم، مسئلهی تورّم حل میشود، مسئلهی اشتغال حل میشود، مسئلهی ارزش پول ملّی حل میشود. اگر چنانچه بخواهیم کشور در تولید ملّی پیشرفت بکند، کمک دولت را لازم دارد؛ همین بهبود فضای کسبوکار و این حرفهایی که همیشه زده میشود، باید عملیّاتی بشود.
مسئلهی جمعیّت و پیری زودهنگام کشور
یک نکته هم مسئلهی مهمّ جمعیّت و مسئلهی پیری زودهنگام کشور است. چهل سال قبل، نرخ رشد جمعیّتمان ۳.۵ درصد بوده که از نرخهای خیلی بالا است. خب یک عدّهای دستپاچه شدند و یک مقرّراتی را گذاشتند و یک محدودیّتهایی را ایجاد کردند. حالا آن نرخ رشد جمعیّت ما ۳.۵ که هیچ، مثلاً نیم درصد یا حدّاکثر یک چیز اینجوری است، ما باز همان مقرّرات را میخواهیم اعمال کنیم! اینطور که نمیشود.
مقرّرات باید منعطف باشد. من از آقای دکتر ظفرقندی، وزیر محترم بهداشت، جدّاً میخواهم ایشان روی این مسئله شخصاً تکیه کنند، یعنی واقعاً دنبال این قضیّه بروید و نگذارید این موانع تولیدمثل و ولادت ــ که متأسّفانه زیاد هم هست ــ ادامه پیدا کند و بر اینها کاملاً تسلّط پیدا کنید. شماها خیلیهایتان در دوران جوانی کارهایی کردید که ممکن است امروز آن کارهای پیشرونده را نتوانید بکنید. خب ما احتیاج به جوان داریم در کشور. اگر خدای نکرده کشور دچار این عاقبت تلخ و سخت شد، یعنی پیری جمعیّت، دیگر هیچ علاجی وجود ندارد.
نهراسیدن از مانع و عبور از آن
یک مسئله، مسئلهی نهراسیدن از مانع است. هیچ کار بیمانعی وجود ندارد؛ همیشه یک موانعی وجود دارد. بعضیها وقتی به مانع برخورد میکنند، اوّلین گزینهشان عقبنشینی است؛ این خطا است. سعی کنید از مانع عبور کنید، سعی کنید مانع را دُور بزنید. بعد از اینکه همهی کارها را کردید، یک وقت هم انسان عقبنشینی تاکتیکی میکند ــ حرفی نیست ــ لکن اینجور نباشد که ما تا به یک مانعی برخورد کردیم، فوراً از حرفمان، از رأیمان، از برنامهمان برگردیم.
نهراسیدن از مانع و اعتماد به دشمن
به دشمن هم امید نبندید. برای برنامههایمان منتظر موافقت دشمنان و کسانی که با ما دشمنند نباشیم؛ این منافات ندارد با اینکه آدم با همان دشمن در یک جایی تعامل هم بکند؛ مانعی ندارد؛ امّا امید به او نبندید، اعتماد به دشمن نداشته باشید.
توجه به معنویات و عبادیات
آخرین نکتهای که عرض میکنم این است که در دوران این مسئولیّت، هر چه میتوانید به معنویّات خودتان بیشتر توجّه کنید. عزیزان من! همهی ما احتیاج داریم به دل پُرایمان، به عمل عبادی، به اُنس بیشتر با قرآن و تضرّع بیشتر پیش خدا. آنچه من به طور خاص سفارش میکنم، نماز با خشوع است، نماز اوّل وقت است، حتّیالمقدور نماز با جماعت است و اگر بتوانید در محیط کارتان نماز بخوانید، با کارکنانتان نماز بخوانید، خیلی بهتر است.
شما الگو هستید برای یک جمعی؛ اوّلاً برای کارکنان خودتان، ثانیاً مردم به شما نگاه میکنند؛ رفتار شما، پوشش شما، چهرهی شما برای خیلی از مردم الگو است. اگر بتوانید و توفیق پیدا کنید نوافل را بخوانید ــ بخصوص نافلهی شب را ــ و بتوانید سحرخیزی داشته باشید، این خیلی بهتر است؛ سحر وقت خیلی خوبی است برای خلوت کردن با خدای متعال و حرف زدن با خدای متعال و خواستن از خدای متعال.
قصد قربت و نیّت خالصانه
شماها هم در وادی خدمت پا گذاشتهاید، وارد میدان خدمت شدهاید؛ قصد قربت کنید، نیّت کنید برای خدا. بعضیها هستند تا آدم به آنها میگوید، میگویند «اگر این کار را بکنیم، میگویند فلانی تظاهر میکند، متظاهر است»؛ خب بگویند! به نظر من اسیر و تسلیم این وسوسه نباید شد. شما با خدا قرار بگذارید، عهد کنید، عمل کنید، انشاءالله خدای متعال هم آبروی شما را حفظ میکند. انشاءالله خدای متعال همهی شما را موفّق بدارد.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته