سیاست خارجی جمهوری اسلامی
نیروی نیابتی (Proxy Force) از جمله اصطلاحاتی است که در گفتمان سیاسی معاصر به کار میرود و اغلب سیاستمداران غربی و برخی تحلیلگران داخلی به کار می گیرند. این افراد با دیدگاهی سطحی، نیروهای حقطلب در یمن، لبنان و دیگر نقاط جهان را تحلیل میکنند و برای آن پیامدهایی متصور میشوند. چنین نگرشی ممکن است به درک نادرست واقعیتها و ارائه تحلیلهای غیرواقعبینانه منجر شود. چنین رویکردی ممکن است باعث درک نادرست واقعیتهای موجود شود و تحلیلهای غیرواقعبینانهای به همراه داشته باشد.
در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مفهومی به نام «نیروی نیابتی» که بیشتر بر پایهی منافع و نگاههای معطوف به سلطه استوار است، جایی ندارد. چنین سیاستی نشأت گرفته از منظومه فکری امام خامنهای در علوم سیاسی اسلامی است که عمق و غنایی فراتر از این تعابیر دارد.
زاویه نظام توحیدی اسلام
با درکی عمیق و هوشمندانه از منطق جمهوری اسلامی و روایت تاریخی آن، میتوان پدیدههای تاریخی را در بستر خود فهم کرد. برای درک دقیق این منطق، باید واقعیتها را از زاویهی نظام توحیدی اسلام تحلیل کرد و راهبردهای جمهوری اسلامی را بر اساس شرایط روز تنظیم نمود. این رویکرد کمک میکند تا سیاستها و تصمیمات با اصول اسلامی و مقتضیات زمان هماهنگ شوند.
در همین راستا، تقابل تاریخی ما با غرب نیز در بیانات مقام معظم رهبری در نماز عید فطر (۱۴۰۴) راهگشاست: «در این منطقه تنها یک نیروی نیابتی وجود دارد و آن رژیم صهیونیستی غاصب و فاسد است.» این بیانات، آشکارکنندهی رویکردی است که بر مبنای اصول اسلامی و واقعیتهای ملموس در عرصه سیاست بینالملل بنا گردیده است. همچنین به ما یادآوری میکند که در این نبرد، ما نه تنها با نیرویی ظالم، بلکه با فکری ستیزهجو و کجاندیش روبهرو هستیم.
بنابراین، در این مسیر پرچالش، ما به عنوان یک جامعه اسلامی، موظفیم با نگاهی عمیق و نیکاندیش، به تحلیل و واکاوی مسائل بپردازیم و در برابر چالشهای پیشرو، با وحدت و همدلی، به سوی افقی روشن و امیدبخش گام برداریم.