منشور روحانیت سند هویتی انقلابی گری اصیل در حوزه است. توصیه اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به اعضای شورای عالی حوزه پیرامون این متن راهبردی، بهترین دلیل بر اثبات این مدعاست.

منشور روحانیت سندی است که به خوبی نظام فکری ، ارزشی و عملی حوزه و روحانیت را از حیث جهت و هویت مشخص می نماید و به وضوح، راه را از بی راهه نشان می دهد. برای آنان که داعیه و دغدغه انقلابی گری و تعهد به اسلام ناب را دارند، هیچ سندی به اندازه «منشور روحانیت» راهگشا نیست.
امام خامنه ای بارها به لزوم توجه به این سند تاریخی و حرکتِ مبتنی بر آن به ویژه به طلاب جوان امر فرموده اند.

یکی از مهمترین ویژگی های منشور روحانیت جداکردن صف حق و باطل در حوزه و روحانیت و خارج کردن نظام محاسباتی روحانیت از خنثی بودن است؛ حقیقتی که کاملاً در تقابل با اندیشه ای است که اصرار دارد همه حوزه و روحانیت را در یک صف واحد و یک جبهه ی یک دست تصویر کند، گویی همه از یک اسلام صحبت می کنند و برای یک اسلام تنافس می نمایند. شاید این موضع گیری در آن سطح که بخواهد جلوگیری از آن کند که تصویر مشوش و نگران کننده ای به سطح جامعه منتقل نشود مطلوب باشد لکن آنگاه که به حد تخدیر و غفلت برسد که گویی اساساً در این فضا بیگانه ای نیست و در نتیجه حالت غیرت و مسئولیت پذیری را در سطوح مختلف حوزه و روحانیت و به ویژه نخبگان را مورد هدف قرار و حساسیت ها و توجهات را در آنان فروکاهد، مسئله ای دیگری است و خطری از آن بالاتر نیست.
لذاست که امام عزیز، آن حکیم روشن ضمیر در سال های پایانی عمر سراسر خدایی خویش به ویژه در منشور روحانیت و وصیت نامه الهی-سیاسی، بر مسئله توجه و تصفیه حوزه و روحانیت از عناصر ناپاک و منحرف تأکید فرموده اند.

یکی از مهمترین فراز های منشور روحانیت تنبه امام به هویت و عملکرد همین عناصر منحرف است که ایشان از آنان با تعبیر مارهای خوش خط و خال یاد می کنند:
« البته اين بدان معنا نيست كه ما از همه روحانيون دفاع كنيم، چرا كه روحانيون وابسته و مقدس‏نما و تحجرگرا هم كم نبودند و نيستند. در حوزه‏هاى علميه هستند افرادى كه عليه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعاليت دارند. امروز عده‏اى با ژست تقدس‏مآبى چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام ميزنند كه گويى وظيفه‏اى غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس‏نمايان احمق در حوزه‏هاى علميه كم نيست. طلاب عزيز لحظه‏اى از فكر اين مارهاى خوش خط و خال كوتاهى نكنند، اينها مروج اسلام آمريكايى‏اند و دشمن رسول الله. آيا در مقابل اين افعيها نبايد اتحاد طلاب عزيز حفظ شود.»

این مارهای خوش خط و خال کسانی هستند که اولاً در همین حوزه و روحانیت، با همین لباس و ظواهر و با همین عناوین مشغول فعالیت هستند و شاید تا سطوح بالا از مدارج حوزوی نیز آمده باشد و ثانیاً هویت و کارکردشان آن است که مبلغان و مروجان اسلام آریکایی اند یعنی جهت گیری و فعالیتشان در تقابل با انقلاب و اسلام ناب است. همین ویژگی آنان است که امام آن ها را ابزارهای نفوذی استکبار و دشمنان رسول الله می دانند.

از سوی دیگر بدیهی است که فعالیت علیه اسلام ناب و انقلاب در این صنف از دشمنان را نباید در حرکات مسلحانه و یا ترویج صریح به اباحه گری فحشا جست و جو کرد و یا آنکه گمان کرد اینان یک سره از همه ی ظواهر و اخلاق تهی و موجوداتی هستند که منش و سیره تفاوت ظاهری با بدنه حوزه و روحانیت دارند بلکه همانطور که حضرت امام رضوان الله تعالی علیه به وضوح بیان می فرمایند اینان آن حرکت به ظاهر آخوندی و علمی شان در تقابل با مبانی و ارزش های انقلاب و اسلام ناب است یعنی آن توانایی و جایگاه حوزوی خود را (اعم از علم، موقعیت اجتماعی، پول و …) در راستای تقابل با انقلاب و اسلام ناب هزینه می کنند و درنتیچه اسلام آمریکایی و منحرف را تئوریزه و بزک می کنند و آن را به عنوان خط بدل و انحرافی از اسلام به مخاطبین عرضه می کنند.

حقیقتی که امام خامنه ای در دیدار با مجمع نمایندگان در سال 94 به آن مجدداً توجه و تذکر دادند که دشمن در حال سرمایه گذاری در حوزه و روحانیت است تا به وسیله ی انقلاب زدایی از آن مسیر حرکت انقلاب و نظام را استحاله و منحرف سازد. ایشان راهکار دشمن برای انقلاب زدایی را تقابل با مبانی امام و انقلاب معرفی می نمایند و همگان را به احساس خطر و البته به تقابل حساب شده با آنان فرا می خوانند.

مع الاسف علی رغم خون دل هایی که امام و رهبری برای توجه دادن حوزه و روحانیت به وجود چنین مارهای خوش خط و خالی، خورده اند آنچنان که باید و شاید این مهم مورد توجه انقلابیون قرار نگرفته است. شاید اثر تحرکات و سمپاشی های مستمر این مارهای خوش خط و خال باشد که همچنان بدنه حوزه و روحانیت علی رغم این همه تأکیدات منابع دینی، امامان انقلاب و البته تجربه های تاریخی به ویژه از مشروط تا کنون، نمی خواهند باور کنند در دل حوزه عوامل دشمن وجود دارند و این عناصر خیلی جدی در پس ظاهر بعضاً خوش اخلاقش در حالی دشمنی با رسول الله، انقلاب و امام هستند.

همچنان کسانی هستند که اندیشه های باطل و شیطانی استعمار را اسلام پیچ می کنند و به خورد خواص و عوام می دهند تا بزرگراهی بر روی خون شهیدان بکشند برای ورود آمریکا و یا به تسلیم وا داشتن انقلاب.

کار تا آن جا پیش رفته که گویی برخی عزیزان از امام برای انقلاب دلسوزتر شده اند و به زور می خواهند همه را، حتی آن مارهای خوش خط و خال را، خودی قلمداد کنند حتی اگر لازم باشد برای تحقق این خواسته خطرناک شان رو در روی برادر انقلابی شان بایستند.
برای برخی عزیزان و بعضا موثرین، ژست‌های روشنفکری «آنکه بالاخره همه دارند تلاش می کنند اسلام را بشناسند»، «این بحث بحث علمی است نه سیاسی»، « او اخلاقش خوب و سیره اش چنان بود» و …. جایگاه و ارزش پیدا کرده لکن تقابل و روشنگری، سینه برافراشتن و با چماق علم بر دهان کوفتن، غیرت ورزیدن و از ارزش های انقلاب در حیطه علم و اخلاق دفاع کردن، از امام و مبانی او تا پای جان دفاع کردن و …، مصداق بی کلاس و تندروی و افراطی گری، تفسیر می‌شود.

مسئله این است با بزک کردن عوامل دشمن در وادی علم، حوزه و روحانیت و به ویژه نخبگان را نسبت به وجود دشمن و لزوم تقابل با آن، غافل، خنثی و عقیم نسازیم.
یادمان نرود که اگر #خط_گم_شود و ملاک های مورد تاکید امام و رهبری، مغفول افتد، دیگر تمام مرزبندی های فکری و سیاسی در معرض خطر قرار خواهد گرفت و به جای مبانی و شاخص‌ها، سلیقه‌ها و برداشتهای شخصی ملاک قضاوت قرار خواهد گرفت.
اگر همه خوب اند، اگر جدایی دین و روحانیت از سیاست و سکولاریسم حوزوی در حوزه مصداق ندارد، اگر مارهای خوش خط و خال را در حوزه نمی یابیم، پس منشور روحانیت و آن انذارهای رهبری معظم انقلاب اسلامی که از وجود خطر بالفعل در حوزه خبر داده اند، چگونه باید تفسیر شود؟
عجیب است که برخی عزیزان در مقام شعار، منشور روحانیت و بیانات رهبری معظم مبنی بر مقابله با انقلاب زدایی از حوزه را بر سر دست می گیرند اما در مقام عمل، آن کار دیگر می کنند و به جای تدبیر برای شناسایی و معرفی سکولارهای حوزوی و مارهای خوش خط و خال، گاه پیکان اتهام را به سوی سربازان امام و رهبری در عرصه روشنگری نشانه می روند، گاه تذکرهای راهبردی آنان را تخطئه می‌کنند یا نادیده می انگارند.
ژست صلح کل و نگاهی اعمی، در شرایط عادی مطلوب است ولی در جایی که نص ولی خدا وجود دارد و خطر محتمل بسیار بزرگ است، تساهل و تسامح موثرین می تواند برای اسلام، انقلاب، نظام و نهاد روحانیت، بسیار پرهزینه باشد.

برادر حجت الاسلام مرتضی محسنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *