اخیرا خبر ناگوار رحلت عالمی منتشر کردید که علی رغم آنکه سالیان طولانی از سرشناسترین علمای شهر اصفهان بود و ارتباط نزدیکی با علما و مراجع طراز اول کشور داشت اما چون یک امام جماعت ساده که گویی نه کسی او را می شناسد و نه او کسی را می شناسد در مسجد و مدرسه خود تمام وجه همت و اعتبار خود صرف پرورش طلاب انقلابی و رسیدگی به امور امت و مستضعفین میکرد.
هرکس مدتی را به ویژه در عالم طلبگی در اصفهان گذرانده باشد مسجد حاج آقا کمال برایش راه آشنا و نام آشنا ست مسجدی که اعتبار و شهرتش مرهون عالمی است که بی پیرایه هر سه وعده نماز را در آنجا اقامه می کرد و مومنین از بازاریان و عموم مردم به ویژه طلابی که هر کدام به دنبال نَفَس حقی می گردند که آنان را چراغ راهی باشد در مسیر کمالشان، هم اهل علم باشد و هم اهل عمل که همه ی این ها در وجود و سلوک حاج آقا کمال فقیه ایمانی به کمال یافت می شد. ایشان مجسمه ی زهد و تقوا بود که عمر خویش را صرف تعالی اسلام و انقلاب می کرد.
این ویژگی منحصر به مسجد نبود، هرکجا حاج آقا کمال حضور داشت و به ایشان منتسب بود همین ویژگی ها را داشت و بالاتر از همه هرکجا ایشان بود سنگر انقلاب بود و هر کاری آنجا صورت می پذیرفت جهت گیری و اهدافش همه در راه انقلاب بود.
حاج آقا کمال علاوه بر سلوک تربیتی و مجاهدت در تربیت طلاب انقلابی، خود از پیش گامان و مجاهدان این راه بود و بی پیرایه و منت همه ی توان و آبروی خود را صرف دفاع از انقلاب و رهبری می کرد.
در حوادث گوناگون اقدام به روشنگری و زدودن شبهه از ذهن طلاب و عموم مردم می کرد و ایشان را تشویق به حمایت و موضع گیری به نفع انقلاب و رهبری می کرد.
در فتنه 88 طلابی که به دلیل نهی برخی به تردید افتاده بودند که آیا انتقاد و موضع گیری و تحلیل پیرامون سران فتنه آیا مشکل شرعی دارد یا نه، به ایشان مراجعه کردند و پاسخ را اینگونه یافتند که فاسق غیبت ندارد و این ها فاسقند.
علاوه بر این ها اگر لازم بود حمایتی بفرمایند تا طلاب بتوانند حرکتی یا حتی فعالیتی در فضای مجازی به نفع انقلاب داشته باشند، حمایت و هزینه مالی اش را فراهم می کردند.
ایشان در هزینه کرد آبرو و موضع گیری صریح هم هیچ ابایی نداشت و همیشه با روشنگری و تبیین های خود حمایت از «آقا» را به صورت عملی به صحنه می آورد.
یکبار ایشان خاطره ای مهمی از آیتالله فاضل در مسجد خود نقل کردند به این مضمون که؛
ایشان ارتباط وثیقی با مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی داشتند شبی را منزل ایشان در قم مهمان بودند و هنگامی که عزم بازگشت به اصفهان میکنند، آیت الله فاضل به علت بارندگی شدید و آب و هوای نا مساعد و خظرناک بودن سفر در این شرایط مانع میگردند و حاج آقا کمال را نزد خود نگه میدارند.
ایشان نقل می فرمودند که پس از ماندگار شدن، با آیتالله فاضل هم کلام و مشغول گفت و گو میشوند تا اینکه صحبت به رهبری حضرت آقا میرسد که آیت الله فاضل بیان میفرمایند ایشان(حضرت آقا) به خوبی توانستهاند مسیر امام را ادامه دهند و از رهبری آقا تعریف مینمایند و پس از آن در مقام تعریف از جایگاه علمی مقام معظم رهبری، سه بار پشت سر هم فرمودند، ایشان انصافاً هم ملاست، انصافاً هم ملاست، انصافاً هم ملاست.
حاج آقا کمال و مسجدش مأمن و آرام دل طلاب انقلابی بود. عالمی که وجود و سلوکش آرامش بخش هر دلی بود که میخواست به چهره یک عالم ربانی و خاکی، به یک پدر و استاد متواضع و همراه بنگرد و قلبش مطمئن و قدم هایش استوار گردد. او حقیقتا مصداق آن روایتی است که فرمود:« إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ»؛
عاش سعیداً و مات سعیداً