رسم است برای حفظ آنچه گرانبهاتر است، قربانی کنند. وقتی در تاریخ مینگریم، چهرههایی را میبینیم که چون خورشید در زمانهی خود میدرخشیدند، اما با آگاهی و اراده، از خود گذشتند. بهتر است بگویم: از خود گذشت کردند، تا حقیقتی والاتر را حفظ کنند.
شاید فلسفهی عید قربان، صرفِ قربانی کردن نباشد. شاید پیام نهفتهاش این باشد که برای خدا، «قربانی دادن» کافی نیست؛ باید «قربانی شد». باید از خود گذشت تا آن امر والاتر باقی بماند. آن امر چیست که حتی ائمه برای حفظ آن مشتاقانه قربانی میشوند؟
برای یافتن پاسخ این پرسش، بهتر است به کلام بزرگترین فداییِ مکتبِ اسلام، امام حسین علیه السلام مراجعه کنیم:
إنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی … وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ
من قیام میکنم برای اصلاح امت جدم و عمل به سیره رسول الله (صلی الله علیه و آله) و پدرم علی (علیه السلام)
عمل به سیره پیامبر و امام علی (علیهما سلام) یعنی پایبندی به اسلام ناب، یعنی زنده نگه داشتن شعلهی اسلام حقیقی، در زمانی که نام و نشانی از آن باقی نمانده بود. حسین بن علی علیهالسلام، شهید آن حقیقت میشود، تا آتش ایمان خاموش نگردد و ریشههای اسلام در تاریکترین روزها نیز زنده بماند.
راه حسین، نه راهِ قربانی کردن، که راهِ قربانی شدن است.
عید بزرگ مسلمین، عید قربان است و بزرگترین قربانگاه کربلا.
تا اسلام زنده است، این مسیر پابرجاست و دعای هر روزهی ما این است:
ای کاش من نیز چون حسین، شهید راه دین شوم. قربانی که نام زیبایش، #شهادت است
اختصاصی // حجت الاسلام علی لرستانی