روزنوشتِ ایام جنگ (روز یازدهم) (۱۴۰۴/۴/۲)
ساعت ۵ بعدازظهر سرلشکر موسوی، فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح، قبل از آغاز حمله به پایگاه آمریکایی العدیده، در پیامی به ملت ایران اسلامی این چنین گفت:
«من، یک سرباز ایرانی، با تمام وجود ملت ایران را دوست دارم. حتی اگر هزار بار در راه مردم و اعتقاداتشان جان بدهم، باز هم میخواهم زنده شوم و دوباره فدای آنها شوم.»
این صمیمانهترین و باعاطفهترین ابراز محبت یک نیروی انقلابی مومن مجاهد، به ملت خود است.رزمندگان، محبتی عمیق و خالص را از دل میدان نبرد ابراز میکنند؛ محبتی که مستقیماً دلهای آمادهی پذیرشِ ملت را تحت تأثیر قرار میدهد.
در یک فیلم با موضوع دوربین مخفی در ایام جنگ، مردی سبد خرید فروشگاهی را پر از کنسرو و جیرهی غذایی میکند. واکنش مردم در این ویدئو استثنایی است. ایرانی جماعت که در مواقع بحران، به هجوم به فروشگاهها و پمپ بنزینها معروف است، حالا همین مردم، مرد بازیگر را به باد انتقاد و نصیحت میگیرند. پیرزنی فحش به او میدهد. یکی میگوید هر وقت اینها تمام شد، زنگ بزن، هرچه خواستی برایت فراهم میکنم. دیگری میگوید حالا که قفسهها را خالی کردی یک نفر ببیند دلش نمیلرزد؟
خون عامل بیداری
نتانیاهو در صدد اجتماعی کردن جنگ در ایران بود. طوری که ناامنی آنقدر گسترش بیابد که خود مردم دست به شورش بزنند. جنگ اجتماعی شد، اما بر خلاف خواستهی نتانیاهو، به اجتماع مردم ختم گردید. چندین سال بود که دمادم در گوش مردم میخواندند که اگر اتفاقی بیافتد، فرماندهان و سران نظام به ونزوئلا، یا به جزیرهای ناشناخته فرار خواهند کرد. اما آنها ماندند. مردم ایستادگیشان را دیدند. قربانی شدنشان را هم.
خیلیها از بیانصافیهای گذشتهی خود ابراز ندامت کردند. آنها محبت دیدند و به اجتماع پیوستند.
کاش خون، عامل بیداری نبود. ای کاش قبل از آنکه خونِ انسان پاکی بر زمین ریخته شود، آگاهی فراگیر میشد. کاش همهی مردم ایران وقتی کودکان غزه و فلسطین ذبح میشدند، کودکان ایران را سر بریده میدیدند. ای کاش وقتی اسرائیل زمینی را غصب میکرد، مردم ایران میدید که ایران لگدمال شده. کاش وقتی رزمندهی لبنانی و فلسطینی در خط مقدم میجنگید، مردم میدیدند که سرباز ایرانی در کوچههای تهران میجنگد.
کاش مردم زودتر درک کرده بودند
این کاشها، آتش به جان میاندازد.
خیلیها از این بینش فراری بودند. بعضیها با صاحبان این منطق به مخالفت برخواستند.
اگر همهی مردم از حکومت خود به جای مخالفت، مطالبه میکردند، کار به اینجا نمیرسید. الان آسمان تهران با هواپیما و پهپاد اسرائیلی شکافته نمیشد.
کمکاری شدیدی صورت گرفته. هم توسط آگاه شوندگان. هم توسط آگاه کنندگان.
اگر مردم درک میکردند که سخنان تو تنها از روی محبت است، گروههای زیادی از آنان بهدنبال اجرای اندیشهات برمیآمدند.
کسانی که شأن تبلیغی و تبیینیِ اندیشهی مقاومت را دارند، هر وقت توانستند، به مردم برسانند که مثل سرلشکر موسوی، عاشق و مُحِب مردم اند؛ همراهیشان را به دست خواهند آورد.
کافیست فقط بدانند که آنها را از اعماق وجود دوست داری.
«وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»
پیغمبر من! اگر تو با خشونت و سنگدلی با مردم رفتار میکردی، آنها تو را تنها میگذاشتند و از اطرافت دور میشدند.
آل عمران/ آیه ۱۵۹
یادداشت اختصاصی// حجتالاسلام علی قاسملو