تعریف تهدید به عنوان یک ابزار ارتباطی
تهدید، یک نوع ابزار است. ابزاری برای ارتباط و تعامل. اما چه کسی از این ابزار استفاده میکند؟
تهدید را کسی انجام می دهد که یا توانایی ضربه زدن به طرفِ مقابل را ندارد، یا اطمینان به قدرت خود ندارد.
هر تهدید کننده همانقدر که سعی در ترساندن طرف مقابل دارد، خودش هم میترسد. چراکه تا نترسد و حس ترس را درک نکند نمیتواند بفهمد که ترس یک ابزار کنترل محسوب میشود. درنتیجه تهدید کننده هیچ قصدی به جز کنترل و مهار تهدید شونده ندارد.
اما تهدید شونده، چه حسی دارد؟
اختلال در رفتار پیدا میکند. دچار تشویش و اضطراب میشود. تصمیم گیریاش نابسمان میگردد. چه بسا اگر رفتار درخوری انجام ندهد، هرکاری که از او بخواهند اطاعت میکند.
پس چارهی کار چیست؟
نمونههای تاریخی زورگویی ها در سیاستهای جهانی
در میان دولتها و حاکمان مستبد، نیز نمونه هایی وجود دارد که با ترساندن، خواستههای خود را به ملت خود و دیگر مردمان تحمیل میکنند. چه بسا از قدیم هم، همین روال بوده و پدیدهی جدیدی نیست.
یکی از این نمونهها، دولت خبیث ایالات متحده است. که به گفتهی رؤسای جمهور ادوار مختلف این کشور، همهی گزینهها روی میزشان است.نمونههای تاریخی زورگویی در سیاستهای جهانی
در واقع دیپلماسی ایالات متحده در تعامل با بقیه، بر پایه تهدید بنا شده است. علیالخصوص در رابطه با کشور عزیز ما ایران. این روش، ذاتی یک فرد و نظام مستکبر به حساب میآید.
همانطور که در قسمت دوم نوشتار بیان شد، او تهدید می کند؛ چون نمی تواند، یا احساس میکند که نمی تواند، تهدیدش را عملیاتی کند.
«آنها غنیسازی نخواهند کرد. اگر غنیسازی کنند، مجبور میشویم از روش دیگر استفاده کنیم. و من واقعاً نمیخواهم از روش دیگر استفاده کنم، اما چارهای نخواهیم داشت. غنیسازی اتفاق نخواهد افتا
این نمونهای از تهدیدات هرروزهی ترامپ و همفکرانش در دولت کنونی ایالات متحده است.
البته آنها فقط تهدید نمیکنند، برای اینکه مهندسی افکار مردم و مذاکره کنندگان ایرانی را به نحو احسن انجام داده باشند، کلیدواژههای مذاکره و صلح را هم در مصاحبههای مطبوعاتی به کار میبرند. آنها در کنار تهدید، خواستههای سلطهطلبانهی خود را در پوششی از امیدِ خیالی، پیچیده و بر ملتها تحمیل میکنند.
اثرات تهدید بر جامعه و افکار عمومی
اثری که این نوع از تعامل به جای میگذارد، بدین صورت است که ترس و ناامنی در جامعه تداوم مییابد و به کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس منجر میشود. جامعه در این شرایط دنبال کورسوی امید میگردد. و در ادامه، تهدید کننده، صلح و گشایش اقتصادی را مطرح میکند. با این بار معنایی که: منِ دشمن، تو را تهدید میکنم اما راه نجاتت هم خود من هستم.
در نهایت، تهدید شونده به این باور می رسد که من توانایی لازم را ندارم.
“فناوری هستهای ما قدیمی شده و به درد نخور است” ، “برویم از خارج از مرزها مدیر و کارشناس بیاوریم” و اظهارات اینچنینی که در گوشه و کنار می شنویم نمونهای از این واکنشهای حقیرانه است.
واکنش صحیح در برابر ارعاب
اما راه حلی که علم روانشناسی در قبال زورگویی پیشنهاد میکند:
رخ به رخ، چشم در چشم بایست و تو هم تهدید کن. در مقابل تهدید کننده به هیچ عنوان کوتاه نیا.
لابد این جملهی رهبر حکیم انقلاب را شنیدهاید:«ما ملتی نیستیم که بنشینیم تماشا کنیم قدرتهای پوشالیِ مادی که از درون کرمخورده و موریانهخوردهاند، ملت استوار و پولادین ایران را تهدید کنند. ما در مقابل تهدید، تهدید میکنیم»
این نمونه ای از واکنش درست به تهدید کننده است.
در 15 خرداد امسال در حرم حضرت امام خمینی رحمت الله، ایشان بعد از تبیین مسئلهی هسته ای و نیاز مبرم مردم ایران به این صنعتِ مادر، فرمودند:
«اوّلین مطلبی که ما در باب هستهای به طرفهای آمریکایی و غیره میگوییم این است که شما چهکارهاید؟ چرا دخالت میکنید که ایران باید غنیسازی داشته باشد یا نداشته باشد؟ به شما چه؟ شما امکانات اتمی دارید، بمب اتم دارید، ویرانگری شدید دنیا در اختیار شما است، به شما چه که ملّت ایران غنیسازی داشته باشد یا نداشته باشد، صنعت هستهای داشته باشد یا نداشته باشد؟ [ملّت ایران] یک ملّتی است که اختیارش دست خودش است؛ به شما ربطی ندارد؛ شما چهکارهاید؟ شما از چه موضع حقوقیای این حرفها را میزنید؟»
ایستادگی در برابر زورگویی مستکبران
این روزها که رئیس جمهور خود شیفتهی آمریکا، با اخطارهای پیدرپی خود در صدد به استعمار کشیدن روح و ذهن مردم ایران است، راهبر حکیم انقلاب، این معادله را فقط با چند جمله برهم میزنند. ایشان با حواس جمع، مواظب عزتنفس و حس توانایی تک تک مردم ایران اسلامی است. ادبیات و بیانات حضرت آقا از یک نوع منطق استعمار زدایی از ذهنها و قلبها نشأت میگیرد.
یادداشت اختصاصی // حجت الاسلام علی قاسملو